از اقتصاد دستوری چه میدانید؟
- دی 20, 1402

نرم افزار حسابداری » از اقتصاد دستوری چه میدانید؟
فهرست مطالب
اقتصاد دستوری یا برنامهریزی شده زمانی اتفاق میافتد که دولت تمام جنبههای اصلی اقتصاد و تولید اقتصادی را کنترل کند. در اقتصاد دستوری، این دولت است که تصمیم میگیرد چه چیزی تولید شود، چه کسی تولید کند، چگونه تولید کنند و چگونه کالاها و خدمات را در بازار توزیع کنند.
موضوعی بسیار آشنا در اقتصاد ایران و به خصوص در بازارهایی مانند خودرو، فولاد و غیره. اقتصاد دستوری بر خلاف اقتصاد بازار آزاد عمل میکند. در اقتصاد بازار آزاد، کالاها و خدمات توسط شرکت خصوصی تولید میشوند که توزیع آن بر اساس نیروهای بازار صورت میگیرد. شاید به نظر برسد آگاهی داشتن و یا نداشتن از نوع اقتصاد، تفاوتی در وضعیت اقتصادی ما ندارد، زیرا نمیتوانیم بر روی آن تاثیری داشته باشیم؛ اما بدون شک در تصمیمگیریهای ما تاثیرگذار خواهد بود.
پارمیس تولید کننده نرم افزارهای حسابداری و مالی در این مقاله به مفهوم اقتصاد دستوری یا همان command economy خواهد پرداخت، مفهومی که برای ما ایرانیان بسیار آشنا است.
اقتصاد دستوری، سیستم اقتصادی است که در آن فعالیت اقتصادی توسط یک مقام مرکزی کنترل میشود که اهداف کمی تولید را تعیین میکند و مواد خام را به بنگاههای تولیدی تخصیص میدهد.
در چنین سیستمی، تعیین نسبت کل محصول مورد استفاده برای سرمایه گذاری به جای مصرف به یک تصمیم سیاسی متمرکز تبدیل میشود. پس از اتخاذ این تصمیم، برنامهریزان مرکزی مجموعه کالاهای تولیدی و سهمیههای هر بنگاه را تعیین میکنند.
اگر برنامهریزان مازاد و کمبودهای ایجاد شده در بازار را در نظر بگیرند، مصرف کنندگان ممکن است به طور غیرمستقیم بر تصمیمات برنامهریزان تأثیر بگذارند. با اینحال، تنها انتخاب مستقیم مصرف کنندگان، در میان کالاهایی است که قبلاً تولید شده است.
مشخصات یک اقتصاد دستوری چیست؟
بدون شک این نوع سیستم اقتصادی دارای مشخصاتی است تا بتوان با مطالعه اقتصاد یک کشور تشخیص داد که از چه نوع اقتصادی است در زیر به 5 تا از مشخصات Command economy اشاره خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد.
-
کنترلگری دولت( Government Control )
دولت یک ملت، یک برنامه متمرکز برای اقتصاد ایجاد میکند، به طور کلی به مدت چند سال که معمولا 5 ساله یا 7 ساله یا 10 ساله است، یک یا چند برنامه و هدف اجتماعی و اقتصادی را تعیین کرده، و چنان چه خودش لازم بداند آنها را تغییر خواهد داد.

-
بودجه و تخصیص منابع ( Budget and Allocation of Resources )
پس از تعیین اهداف چند ساله، دولت نیز سیاست گذاری میکند، که چه منابعی و چه مقداری را به اهداف خود اختصاص دهد و سپس نظارهگر رشد آن میشود. دولت از منابع طبیعی هم برای پیشرفت اهدافش استفاده میکند. جالب است بدانید که دولتهایی که از اقتصاد دستوری پیروی میکنند، در برخی از کشورها در مورد نرخ بیکاری در یک کشور تصمیم میگیرند!
-
الویت بندی ( Prioritization )
بر اساس شرایط، دولت برنامهی برای تولید، فرآیند، قیمت و مقدار کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور ایجاد میکند. به عنوان مثال، غذا، پوشاک و سرپناه برای همه میتواند به عنوان یک اولویت ملی توسط دولت تعیین شود و آنها میتوانند برنامه ای ایجاد کنند و منابع لازم را برای کار بر روی آن هدف تخصیص دهند.
-
نبود رقابت ( No Competition )
از آنجایی که دولت تقریباً تمام جنبه های اقتصادی را کنترل میکند، شرکت های خصوصی هیچ رقابتی ندارند. به عنوان مثال، دولت یک کشور بخشهای عمدهای مانند مالی، خودرو، فناوری اطلاعات و تاسیسات را کنترل میکند.
-
قدرت ( Authority )
از آنجایی که دولت تنها مرجع تصمیمگیری برای تصمیمگیریهای مهم در چنین اقتصادی است، سیاستها، قوانین، مقررات، اهداف، قیمتها و کمیت را در یک برنامه اقتصادی متمرکز ایجاد میکند. بنابراین، حتی اگر بخش خصوصی وجود داشته باشد، همه شرکتها باید از قوانین و مقررات تعیین شده توسط دولت پیروی کنند و نمیتوانند با اراده آزاد عمل کنند.
چند نمونه از کشورها با اقتصاد دستوری:
بلاروس: دولت این کشور تا سال 2022 مالک 80 درصد تجارت و 75 درصد بانک های کشور بود.
چین: پس از جنگ جهانی دوم، مائو تسه تونگ جامعه ای را ایجاد کرد که توسط کمونیسم اداره میشد. او یک اقتصاد کاملاً برنامه ریزی شده را اجرا کرد. رهبران فعلی به سمت یک سیستم مبتنی بر بازار حرکت میکنند. آنها به ایجاد برنامه های پنج ساله برای ترسیم اهداف و اهداف اقتصادی ادامه میدهند.
کوبا: انقلاب فیدل کاسترو در سال 1959 کمونیسم و اقتصاد برنامه ریزی شده را نصب کرد. اتحاد جماهیر شوروی تا سال 1990 به اقتصاد کوبا یارانه پرداخت کرد.
ایران: دولت بخش های وسیعی از اقتصاد را از طریق ترکیبی از کنترل مستقیم و غیرمستقیم دولتی کنترل میکند. تحریمهای جامعه جهانی این سختیها را بدتر کرده است.
لیبی: اقتصاد لیبی تقریباً به طور کامل به بخش نفت و گاز وابسته است و بیشتر مردم لیبی برای دولت کار میکنند.
کره شمالی: برای چندین دهه، کره شمالی یکی از متمرکزترین اقتصادهای جهان را داشته است. اقتصاددانان ذخایر سرمایه صنعتی کره شمالی را به دلیل سوءمدیریت، سرمایهگذاری ناکافی و کمبود مواد تقریباً غیرقابل تعمیر میداند! شهروندان کره شمالی با مشکلات مداوم قحطی و گرسنگی روبرو هستند.
روسیه: در سال 1917، ولادیمیر لنین و انقلاب روسیه اولین اقتصاد فرماندهی کمونیستی را ایجاد کردند. اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیستی) نیز طولانیترین اقتصاد فرماندهی بود که از دهه 1930 تا اواخر دهه 1980 ادامه داشت. از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی، دولت روسیه مالکیت بزرگترین شرکتها را به اُلیگارشیها (oligarchie) واگذار کرد.
مزایای اقتصاد دستوری چیست؟
برخی از مزایای اقتصاد دستوری را در زیر بررسی میکنیم:
- بسیج منابع ( Mobilization of Resources )
در اقتصاد مختلط، از آنجایی که دولت تمام کنترل را در دست دارد، میتواند در مورد بهرهبرداری از منابع، تصمیمگیری سریع، شروع پروژههای بزرگ و ایجاد تغییرات برای دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی انجام دهد.
- بدون توقف ( No Interruptions )
به دلیل کنترل دولت، نمیتوان تصمیمات و پروژه ها را با شکایت های فردی علیه آنها کند کرد.
- چشمانداز منحصر به فرد ( Unique Vision )
در این نوع اقتصاد تمام مسائل طبق چشمانداز منحصر به فرد دولت عمل میکنند و همه افراد و شرکتها در راستای این هدف تلاش میکنند، که این امر باعث میشود کشور به اهداف اجتماعی و اقتصادی خود به نحو بهتری دست پیدا کند.
- استفاده مستقیم از منابع ( Direct Utilization of Resources )
دولت در مورد استفاده از منابع از طریق یک برنامه چند ساله تصمیم میگیرد و بودجه را در یک سال مالی مدیریت میکند تا رشد را مشاهده کند.
معایب اقتصاد دستوری چیست؟
برخی از معایب Command economy با هم بررسی میکنیم:
- کنترل کامل به دولت ( Complete Control to Government )
در این اقتصاد، مدیریت کشور که میتواند دولت یا هر ارگان یا شخص دیگری باشد، همه تصمیمات را میگیرد و مردم باید از آنها پیروی کنند. ظرفیت سیستم اغلب در این فرآیند نادیده گرفته میشود و مردم مجبور میشوند بر اساس آن عمل کنند.
- توسعه اقتصاد سایه یا همان بازار سیاه ( Development of Shadow Economy/Black Market )
زمانی که نیازهای مردم در این اقتصاد برآورده نمیشود، بازارها از طریق بازار سیاه عمل میکنند که در آن بازار کالاها و خدماتی را ارائه میدهد که دولت با برچسب قیمت اضافی ارائه نمیکند. چنین بازارهایی باعث ایجاد ثروت غیرقانونی میشود و همچنین تضعیف کل نظام اقتصادی و اجتماع را در بر دارد.
- عدم درک و آگاهی ( Lack of Understanding )
بسیاری از دولتها در اقتصادهای دستوری با چالش درک بهروزرسانیهای نیازهای بازار مواجه هستند که تطبیق نیازهای مصرفکننده و قیمتها را برای آنها دشوار میکند.
- دلسرد کردن رقابت و نوآوری ( Discourage Competition and Innovation )
این نوع از اقتصاد از نوآوری و رقابت جلوگیری میکند و منجر به کندی اقتصاد میشود زیرا بازار جهانی بر روی نوآوری، رقابت و انطباق با فناوری جدید کار میکند و عمل میکند. برای این امر، تامین نیازهای بازار مصرف از نظر اقتصاد داخلی و جهانی همیشه یک چالش بزرگ است.
کلام آخر
اقتصاد دستوری با کنترل متمرکزی که بر امور دارد اجازه نمیدهد عوامل مهمی مانند تقاضا و عرضه در مورد تولید، کمیت و قیمت کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور تصمیم گیری کنند. همچنین از رقابت و نوآوری که از جنبههای مهم اقتصاد جهانی امروز هستند، جلوگیری میکند.
اگرچه دولت بر تخصیص منابع برای دستیابی به رفاه اقتصادی و اجتماعی در طول زمان تمرکز میکند، بسیاری از کشورهای تحت فرمان این نوع از اقتصاد نتوانستهاند به این هدف دست یابند. با این حال، مزایای خاصی از اقتصاد دستوری وجود دارد که در آن دولت میتواند تصمیمات سریعی را بر اساس نیاز بازار برای دستیابی به اهداف اقتصادی خود اتخاذ کند.
با گذشت زمان در عصر جدید، به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، بسیاری از اقتصادهای جهان شامل جنبه های سرمایه داری هستند که مفهومی از اقتصادهای مختلط را ایجاد کرده است که در آن رقابت و نوآوری ترویج میشود. با این حال، برخی از کالاها و خدمات تحت کنترل دولت باقی میمانند در حالی که اکثر بخش ها اکنون توسط تقاضا و عرضه کنترل میشوند.
شرکتهای خصوصی که در این نوع از اقتصاد فعالیت میکنند با آگاهی از مزایا و معایب این اقتصاد و همچنین به کار گیری مشاوران مالی، کارمندان و نرم افزار های حسابداری با کارایی بالا مانند پارمیس میتوانند، به نتایج خوب و قابل قبولی دست پیدا کنند.
سوالات متدوال
مقامات دولتی اولویتهای اقتصادی ملی را در یک اقتصاد دستوری تعیین میکنند، مانند زمان و چگونگی ارتقای رشد اقتصادی، به اشتراک گذاری منابع و پراکندگی محصول و اغلب شکل یک برنامه بلند مدت را به خود میگیرد.
تطبیق و تغییر سریع در اقتصاد دستوری بسیار آسان است. بر خلاف نظام سرمایه داری، هیچ مانعی برای عبور از آن وجود ندارد. آنها از درخواست مجوز کنگره یا مواجهه با چالش های قانونی معاف هستند. اقتصاد command چگونه رشد میکند؟
چگونه یک اقتصاد دستوری با تغییرات سازگار میشود؟